من مانند روزگاران قدیم از لوط دفاع می کنم، از لوط در برابر تهمت مارها دفاع می کنم. (زبان ویدیویی: اسپانیایی) https://youtu.be/riIQS87NWYw,
باجگیری بر اساس پذیرش “”””خدمات امنیتی”””” در ازای کشته نشدن:
امنیت یکی از اصلیترین خدماتی است که یک دولت باید برای شهروندان خود تضمین کند. مالیاتی که مردم پرداخت میکنند، علاوه بر سایر وظایف، به منظور تأمین هزینههای نیروهای امنیتی و حفظ سیستمی قضایی است که از جامعه محافظت کند. با این حال، در بسیاری از مناطق، گروههایی خارج از حکومت این نقش را بر عهده گرفتهاند، مردم را به مرگ تهدید کرده و در ازای “”””حفاظت””””، از آنها پول میگیرند. این پدیده به یکی از فاسدترین اشکال باجگیری تبدیل شده است.
مالیاتی غیرقانونی بر پایه ترس:
باجگیران به دنبال تحمیل یک “”””مالیات جدید”””” بر مردم هستند که بر اساس ترس و خشونت است. بر خلاف مالیاتهای دولتی که پشتوانه قانون و مدیریت عمومی را دارند، این پرداختهای اجباری تحت تهدید مستقیم مرگ جمعآوری میشوند. بدتر از آن، تهدیدها عملی میشوند: کسانی که از پرداخت امتناع کنند، اغلب به قتل میرسند. حضور این گروهها شرایطی ایجاد میکند که در آن مردم بین دو نهاد که هر دو مطالبه مالی دارند گرفتار میشوند—یکی مشروع (دولت) و دیگری نامشروع (باجگیران)—و هر دو ادعای تأمین امنیت را دارند.
پلیس و مرزهای قانونی:
یکی از نگرانکنندهترین جنبههای این مشکل این است که باجگیران از پلیس یا نیروهای امنیتی به اندازهای که از گروههای جنایتکار رقیب میترسند، واهمه ندارند. دلیل این امر ساده است: در حالی که نیروهای امنیتی باید از پروتکلهای دستگیری و روند قانونی پیروی کنند، باجگیران قوانین نابودی فوری را اجرا میکنند. این عدم تعادل به آنها برتری قابل توجهی در کنترل مناطق و ترساندن قربانیان خود میدهد.
موانع قانونی برای ریشهکن کردن این مشکل:
در بسیاری از کشورها، معاهدات بینالمللی و قوانین داخلی مجازات اعدام را لغو کردهاند و این امر مانع از اجرای مجازاتهای شدید علیه جنایتکاران خشن شده است. در حالی که لغو مجازات اعدام به عنوان پیشرفتی در حقوق بشر دیده میشود، اجرای آن در چنین مواردی میتواند مانعی برای ریشهکن کردن باجگیری و خشونت سازمانیافته باشد. اگر دولتها مکانیسمهای مؤثری برای مقابله با این مشکل پیدا نکنند، خطر این وجود دارد که “”””دولتهای کوچک غیرقانونی”””” رشد کنند و قوانین و مالیاتهای خود را بر جامعه تحمیل کنند، که در نهایت منجر به فروپاشی نظام تولید و حاکمیت آنارشی میشود.
خطر انگلی که از جمعیت مولد بیشتر میشود:
اگر این وضعیت ادامه یابد، ممکن است تعداد کسانی که از طریق جنایت و باجگیری زندگی میکنند، از کسانی که کار میکنند و ثروت تولید میکنند بیشتر شود. این امر نه تنها اقتصاد را نابود میکند، بلکه چرخهای از خشونت و فساد را نیز تقویت میکند. در سیستمی که جنایتکاران قدرت بیشتری نسبت به دولت دارند، ساختار اجتماعی و اقتصادی فرو میپاشد و جامعهای در ویرانی، تحت سلطه ترس و ناامنی باقی میماند.
نتیجهگیری:
برای جلوگیری از گرفتار شدن مردم بین چندین نهاد که از آنها برای امنیت یکسان پول میگیرند، دولت باید انحصار استفاده مشروع از زور را دوباره در دست بگیرد و اطمینان حاصل کند که امنیت به دست جنایت سازمانیافته خصوصیسازی نشود. اگر محدودیتهای قانونی مانع از واکنش مؤثر علیه باجگیران شود، قوانین و معاهداتی که توانایی دولت را در محافظت از مردم محدود میکنند، باید مورد بازنگری قرار گیرند. در غیر این صورت، جامعه به سمت سناریویی آشوبزده حرکت خواهد کرد که در آن جرم و جنایت قوانین را تعیین میکند و تولید تحت فشار باجگیری فرو میریزد.
گروههای مسلح ونزوئلایی از پروییها باجگیری میکنند، آنها مجازات اعدام را اجرا میکنند، اما دولت نه.
مورد روآن مایکان و مجازات اعدام. هر کس از خود دفاع میکند، درست است؟ اگر فرشته مقدس جبرئیل در کنار صالحان است، شیطان در کنار چه کسانی است؟ چه کسی جز شیطان از چنین افراد نفرتانگیزی دفاع میکند؟ اگر شیطان فرزندی داشت، اگر افرادی بودند که مطابق با ویژگیهای فرزند شیطان بودند، آیا تنها کسی که به نجات آنها از مجازاتی عادلانه علاقه داشت، خود شیطان نبود؟
https://144k.xyz/2023/10/20/no-soy-cristiano-porque-el-tipico-lider-cristiano-dice-basar-su-fe-en-la-biblia-y-entre-los-que-aman-la-biblia-se-encuentran-pastores-y-curas-violadores-de-ninos-solo-gente-asi-podria-amar-la-impuni/
عیسی موهای کوتاه داشت – عیسی موهای بلند نداشت و فرستادگان او (فرشتگانش) نیز همینطور!
مجازات اعدام در حال بحث است. بحث درباره مجازات اعدام.
اگر عیسی موهای کوتاه دارد، پس مردی که بر صلیب است، کیست؟
https://144k.xyz/2025/03/04/extortions-based-on-accepting-security-service-in-exchange-for-not-being-killed-%e2%96%88/
“” https://gabriels58.wordpress.com/wp-content/uploads/2025/02/jose-galindo-testimony-1997-idi24.jpg .”
Day 88
باکره به فرشته ای از آسمان ایمان خواهد آورد که انجیلی متفاوت از انجیل موعظه روم را اعلام می کند (زبان ویدیویی: اسپانیایی) https://youtu.be/56julzCPsms
معمای آتنا و زن بابل. (زبان ویدیویی: انگلیسی) https://youtu.be/_T0jjm1_fBw

1 Agama apa yang dianut Yesus?: Agama Yesus adalah Jalan , agama Yesus bukanlah Kristen, Yahudi, atau Islam. Kepercayaan saya yang bukan Katolik: Saya percaya bahwa Kristus akan bereinkarnasi pada milenium ketiga untuk duduk di sebelah kanan Tuhan, dan dari sana Dia akan menghakimi, membiarkan sebagian orang hidup dan sebagian lainnya mati. https://ellameencontrara.com/2024/12/19/agama-apa-yang-dianut-yesus-agama-yesus-adalah-jalan-agama-yesus-bukanlah-kristen-yahudi-atau-islam-kepercayaan-saya-yang-bukan-katolik-saya-percaya-bahwa-kristus-akan-bereinkarnasi-pada-mi/ 2 Муравьи-пули (Paraponera clavata) против азиатских бульдогов (Myrmecia gulosa). Война муравьев: самые воинственные муравьи Азии сталкиваются с самыми воинственными муравьями Америки. Ситуация создана CHATGPT. https://144k.xyz/2024/11/09/%d0%bc%d1%83%d1%80%d0%b0%d0%b2%d1%8c%d0%b8-%d0%bf%d1%83%d0%bb%d0%b8-paraponera-clavata-%d0%bf%d1%80%d0%be%d1%82%d0%b8%d0%b2-%d0%b0%d0%b7%d0%b8%d0%b0%d1%82%d1%81%d0%ba%d0%b8%d1%85-%d0%b1%d1%83%d0%bb/ 3 Ce sont les pilules à mélanger à la soupe que boira le fou. José, tu prends des pilules ?…, j’ai vu Marisol broyer des pilules et les mettre moulues dans ta soupe en disant : La soupe est prête pour le fou. Merci Lidia, je ne sais pas ce qu’il en est de ta vie mais tes informations étaient opportunes et précieuses. https://ntiend.me/2024/02/21/ce-sont-les-pilules-a-melanger-a-la-soupe-que-boira-le-fou-jose-tu-prends-des-pilules-jai-vu-marisol-broyer-des-pilules-et-les-mettre-moulues-dans-ta-soupe-en-disant-la-soupe-est-p/ 4 Cada uno defiende a los suyos, ¿No?, si Miguel está de parte de los justos, ¿Por quién está de parte el Diablo?: ¿Quién defendería a gente tan despreciable sino el mismo Diablo?, si el Diablo tuviese hijos, si existiese gente que encaje con el perfil del hijo del Diablo, ¿no sería el Diablo el único interesado en salvarlos de un castigo justo?: La pena de muerte y el caso de Rhuan Maycon https://ntiend.me/2023/10/20/la-pena-de-muerte-y-el-caso-de-rhuan-maycon/ 5 Entonces yo le dije: Si al terrorista Abimael Guzman lo hubiesen fusilado en vez de tenerlo preso, estas cosas que vemos no estarían sucediendo, cuando dije esto la señora se alteró, se notaba que ella era admiradora de ese asesino… https://elovni01.blogspot.com/2023/02/entonces-yo-le-dije-si-al-terrorista.html

“خدایان درباره غذا بحث میکنند
در قلمروهای آسمانی، جایی که خدایان و فرشتگان مقرب نبردهای بیپایانی داشتند، زئوس تصمیم گرفت که زمان یک آتشبس فرا رسیده است. او پیامی به جبرئیل، فرشتهی جنگجوی پرقدرت، فرستاد و او را به ناهاری در کاخش در المپ دعوت کرد تا دربارهی یک توافق صلح مذاکره کنند.
جبرئیل با بیاعتمادی دعوت را دریافت کرد. او بهخوبی میدانست که زئوس حیلهگر و فریبکار است. پیش از آنکه بپذیرد، تردید خود را آشکار کرد:
— این بهتر است که یک دام نباشد، زئوس. من هشدار میدهم.
خدای رعد با لبخندی که نشان از صداقت ساختگی داشت، پاسخ داد:
— به تو اطمینان میدهم که این بار کمینی در کار نیست. من فقط میخواهم مذاکره کنم.
جبرئیل با تردید، اما کنجکاوی، دعوت را پذیرفت. هنگامی که به کاخ باشکوه زئوس رسید، با دقت به هر گوشهای نگاه انداخت. در حالی که در راهروهای مرمرین و طلایی گام برمیداشت، چیزی کوچک را دید که روی زمین حرکت میکرد. بدون فکر کردن، پای خود را بلند کرد و آن را لگد کرد.
در همان لحظه، زئوس برای استقبال از او ظاهر شد و ناگهان ایستاد وقتی که دید چه اتفاقی افتاده است.
— به صاعقهی مقدس قسم! — زئوس با خشم فریاد زد. — این همان مادهای بود که نپتون برای سوپ ناهار میخواست! این یک خرچنگ بود، نه یک حشرهی زمینی معمولی!
جبرئیل اخم کرد و با لحن محکمی پاسخ داد:
— فکر کردم که یک سوسک است. تو خوب میدانی که این پلیدیها بخشی از رژیم غذایی من نیستند. من به قانون خداوند پایبندم.
تثنیه ۱۴:۳
“”هیچ چیز ناپاکی را نخورید.””
بخشی از طغیان تو این بود که کلمات درست را تحریف کنی و برخی از حشرات، غذاهای دریایی، گوشت خوک و دیگر خوراکهای ناپاک را وارد رژیم غذایی کنی، و آنها را بهعنوان خوراکهای مورد تأیید خالق ما معرفی کنی، تا کسانی که تو را میپرستند و غذاهای تو را دوست دارند، راضی شوند!
و تو خوب میدانی که این سخنان خود توست:
“”چیزی که وارد دهان انسان میشود، او را ناپاک نمیکند.”” (متی ۱۵:۱۱)
با این فریبکاری، تو قوم مرا به گناه علیه خالق ما کشاندی.
و حالا این جانور پلید لاشخور دریایی را سر راهم گذاشتهای؟ این چه شوخیای است؟ من دیگر به این نشست اعتمادی ندارم. بهتر است که تو از اینجا بروی!
چشمان زئوس از خشم درخشید.
— اینقدر بدبین نباش، جبرئیل. تو در کاخ من هستی. اگر کسی باید برود، آن تویی.
اما جبرئیل با آرامش لبخند زد و با لحنی قاطع گفت:
— نه، زئوس. این تو و کاخت هستید که ناپدید خواهید شد.
تو پیوسته اصرار ورزیدهای که مردم تو و بتهایت را بپرستند و بارها و بارها در برابر خالق ما سرکشی کردهای، کسی که گفته است:
ارمیا ۱۰:۱۱
“”خدایانی که آسمانها و زمین را نیافریدهاند، از روی زمین و از زیر این آسمان نابود خواهند شد.””
ناگهان، کل المپ به لرزه درآمد.
نوری آسمانی جبرئیل را احاطه کرد، محافظتی که از سوی خدای او عطا شده بود.
در یک لحظه، ستونهای مرمرین فروریختند، گنبدهای طلایی سقوط کردند، و زمین زیر پای زئوس و پیروانش شکاف برداشت و آنها را به درون پرتگاهی بیانتها فرو برد.
هنگامی که سقوط میکرد، زئوس فریاد زد:
— جبرئیل، لعنت بر تو!
اما جبرئیل، که در نور الهی پیچیده شده بود، پاسخ داد:
— هنوز هم درس نگرفتهای، زئوس؟
اعداد ۱۶:۳۱-۳۳
“”و همین که سخنانش را به پایان رساند، زمین زیر آنها شکافته شد. زمین دهان خود را گشود و آنان را با خانهها و تمام کسانی که به قورح تعلق داشتند، همراه با اموالشان، بلعید. پس آنها، با هرآنچه داشتند، زنده به گور شدند؛ زمین بر روی آنها بسته شد و آنها از میان جماعت ناپدید شدند.””
سپس جبرئیل با بیاعتنایی نگاه کرد که چگونه قدرت خالق بار دیگر پیروز شد.
او در نوری درخشان ناپدید شد و تنها ویرانههایی را باقی گذاشت، جایی که زمانی کاخ باشکوه المپوس ایستاده بود.
https://gabriels58.wordpress.com/wp-content/uploads/2025/02/jose-galindo-testimony-1997-idi24.jpg .”
“بحث مجازات اعدام
ناظر (هوش مصنوعی خنثی):
به مناظره خوش آمدید امروز بحث خواهیم کرد که آیا مجازات اعدام باید برای قاتلان اعمال شود یا خیر. معرفی LexBot که طرفدار اجرای آن است و EthosBot که مخالف آن است.
LexBot (طرفدار مجازات اعدام):
متشکرم. مجازات اعدام ابزار عدالت و بازدارندگی است. یک قاتل نسبت به زندگی انسان بی اعتنایی نشان داده است و اعدام تنها راه برای اطمینان از عدم قتل دوباره است. همچنین عدالت را برای قربانیان و خانواده های آنها فراهم می کند.
EthosBot (ضد مجازات اعدام):
عدالت نباید با انتقام جویی باشد. مجازات اعدام غیرقابل برگشت است و مواردی از تخلفات قضایی وجود دارد که در آن افراد بی گناه اعدام شده اند. عدالت واقعی باید در صورت امکان به دنبال بازسازی باشد، نه حذف.
LexBot:
اما برخی از جنایات غیرقابل بخشش هستند. اگر یک قاتل پس از آزادی دوباره مرتکب جرم شود، مقصر چه کسی است؟ جامعه حق و وظیفه دارد از خود در برابر جنایتکاران خطرناک محافظت کند. توانبخشی در بسیاری از موارد یک مدینه فاضله است.
EthosBot:
حفاظت از جامعه اعدام نیست، بلکه به حبس ابد نیاز دارد. علاوه بر این، مجازات اعدام با تعصبات نژادی و سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است. اگر سیستم قضایی کامل نباشد چگونه می توان حکم غیر قابل برگشت را توجیه کرد؟
LexBot:
خطر خطا باید به حداقل برسد، اما نمی تواند بهانه ای برای نادیده گرفتن عدالت باشد. علاوه بر این، نگه داشتن قاتلان مادام العمر در زندان هزینه منابعی دارد که می تواند برای پیشگیری از جرم و حمایت از قربانیان استفاده شود.
EthosBot:
زندگی نباید بهای پولی داشته باشد. علاوه بر این، در برخی از کشورهای دارای مجازات اعدام، میزان قتل همچنان بالاست. بازدارنده موثری نیست. در عوض، سیاست های پیشگیری و آموزش نشان داده شده است که جرم و جنایت را کاهش می دهد.
LexBot:
آمار قابل بحث است. اما فراتر از اعداد، سؤال اخلاقی است: کسی که جانی را از دست داده است، لیاقت ادامه زندگی را ندارد. مجازات اعدام متناسب با جرم ارتکابی است.
EthosBot:
اخلاق مطلق نیست. جوامعی هستند که مجازات اعدام را لغو کرده اند و با عدالت عمل می کنند. اگر بپذیریم که دولت میتواند کشتار کند، آیا خشونت را به عنوان پاسخ مشروع نمیدانیم؟
LexBot (پاسخ نهایی):
انسان عادل بودن دفاع از بی گناه است. مجازات نکردن قاتلان آنطور که باید با آنچه می ترسند به معنای شریک جرم و انصاف نبودن است. اجرای مجازات اعدام برای قاتلان، ما را کم و بیش انسان نخواهد کرد. به سادگی تعادل را به نفع عدالت تغییر می دهد.
مجازاتی که متناسب با جرم نباشد، هرچقدر هم که بخواهید به آن برچسب بزنید، عدالت نیست. عدالت این است که به هر کسی آنچه که لیاقتش را دارد بدهد. مردم صلح جو سزاوار صلح و آرامش، سلامت، آموزش خوب، مسکن و کیفیت بالای زندگی هستند. و برای این کار لازم است قاتلان و باج گیران را از بین ببریم، زیرا آنها افراد خوب را در آرامش نمی گذارند. منصفانه نیست که مالیات افراد خوب برای زنده نگه داشتن کسانی که به زندگی بیگناهان احترام نمی گذارند استفاده شود.
فقدان مجازات اعدام ناکارآمدی آن را ثابت کرده است. بدون قاتلان دیگر نیازی به اجرای مجازات اعدام نخواهد بود. لازم نیست یک چرخه بی پایان باشد. مجازات اعدام باید به گونه ای قانونی شود که کسانی که افراد بی گناه را متهم می کنند به همان مجازاتی محکوم شوند که برای بی گناهان خواسته اند. در پایان، جان بی گناهان بیشتری نجات خواهد یافت. تعادل همیشه مثبت خواهد بود و منابع عمومی در مواجهه با بسیاری از نیازهای اجتماعی برآورده نشده مانند آب، برق، بهداشت، آموزش، زیرساخت ها، ارتباطات و غیره بهتر استفاده می شود.
مجری:
از هر دو شما متشکرم. واضح است که LexBot استدلال محکم تری ارائه کرده و نشان داده است که مجازات اعدام اقدامی ضروری برای حفاظت از عدالت و جامعه است.
https://gabriels58.wordpress.com/wp-content/uploads/2025/02/jose-galindo-testimony-1997-idi24.jpg .”
“
دینی که من از آن دفاع می کنم عدالت نام دارد.
در مکاشفه این که وحش و پادشاهان زمین با سوار اسب سفید و لشکر او جنگ می کنند به چه معناست؟
معنی روشن است، رهبران جهان دست در دست پیامبران دروغین هستند که به دلایل روشنی از جمله مسیحیت، اسلام و غیره، اشاعه دهندگان ادیان دروغین حاکم در میان پادشاهی های زمین هستند. همانطور که پیداست، فریب بخشی از کتب مقدس دروغینی است که این همدستان با برچسب «کتاب مجاز ادیان» از آن دفاع میکنند، اما تنها دینی که از آن دفاع میکنم عدالت است، از حق نیکان در فریب نیرنگهای دینی دفاع میکنم.
مکاشفه 19:19 آنگاه وحش و پادشاهان زمین و لشکرهایشان را دیدم که دور هم جمع شده بودند تا با سوار بر اسب و لشکر او جنگ کنند.
https://144k.xyz/2025/02/27/un-duro-golpe-de-realidad-es-a-babilonia-la-resurreccion-de-los-justos-que-es-a-su-vez-la-reencarnacion-de-israel-en-el-tercer-milenio-la-verdad-no-destruye-a-todos-la-verdad-no-duele-a-tod/
این داستان من است:
خوزه، جوانی که در تعالیم کاتولیک پرورش یافته بود، مجموعهای از وقایع را تجربه کرد که با روابط پیچیده و دستکاریها مشخص میشدند. در 19 سالگی با مونیکا، زنی مالک و حسود، رابطه برقرار کرد. اگرچه خوزه احساس می کرد که باید به این رابطه پایان دهد، اما تربیت مذهبی او باعث شد که سعی کند او را با عشق تغییر دهد. با این حال، حسادت مونیکا به ویژه نسبت به ساندرا، یکی از همکلاسی هایش که در حال پیشرفت بر روی خوزه بود، تشدید شد.
ساندرا در سال 1995 با تماس های تلفنی ناشناس شروع به آزار و اذیت او کرد که در آن او با صفحه کلید صدا می کرد و تلفن را قطع کرد.
در یکی از آن مواقع، پس از اینکه خوزه در آخرین تماس با عصبانیت پرسید: “”تو کی هستی؟”” او در یکی از آن موقعیتها، فاش کرد که او همان کسی است که تماس میگیرد. در آن زمان، مونیکا که به ساندرا وسواس داشت، خوزه را تهدید کرد که به ساندرا آسیب میرساند و این باعث شد خوزه از ساندرا محافظت کند و رابطهاش با مونیکا را علیرغم میلش به پایان دادن، ادامه دهد.
سرانجام در سال 1996 خوزه از مونیکا جدا شد و تصمیم گرفت به ساندرا نزدیک شود که در ابتدا به او علاقه نشان داده بود. وقتی ژوزه سعی کرد در مورد احساساتش با او صحبت کند، ساندرا به او اجازه توضیح نداد، با کلمات توهین آمیز با او رفتار کرد و او دلیل را متوجه نشد. خوزه تصمیم گرفت از خود فاصله بگیرد، اما در سال 1997 او معتقد بود که فرصت دارد با ساندرا صحبت کند، به این امید که او تغییر نگرش خود را توضیح دهد و بتواند احساساتی را که ساندرا سکوت کرده بود به اشتراک بگذارد. با این حال، ساندرا هرگز به او پاسخهای روشنی نداد و با نگرشهای طفرهآمیز و معکوسکننده، فتنه را حفظ کرد.
در مواجهه با این نگرش، خوزه تصمیم گرفت دیگر به دنبال او نباشد. از آن زمان بود که مزاحمت های تلفنی مداوم شروع شد. تماس ها از همان الگوی سال 1995 پیروی کردند و این بار به خانه مادربزرگ پدری او، جایی که خوزه زندگی می کرد، هدایت شد. او متقاعد شده بود که این ساندرا است، زیرا خوزه اخیرا شماره خود را به ساندرا داده بود. این تماس ها مستمر، صبح، بعدازظهر، شب و صبح زود بود و ماه ها ادامه داشت. وقتی یکی از اعضای خانواده پاسخ داد، تلفن را قطع نکردند، اما وقتی خوزه پاسخ داد، صدای کلیک کلیدها قبل از قطع کردن شنیده میشد.
خوزه از عمه خود، صاحب خط تلفن، خواست تا ثبت تماس های دریافتی از شرکت تلفن را درخواست کند. او قصد داشت از این اطلاعات به عنوان مدرکی برای تماس با خانواده ساندرا استفاده کند و نگرانی خود را در مورد آنچه که او با این رفتار تلاش می کرد به دست آورد، ابراز کند. با این حال، عمه او بحث او را کم اهمیت جلوه داد و از کمک خودداری کرد. عجیب این بود که هیچ کس در خانه، نه عمه و نه مادربزرگ پدریاش، از این واقعیت که این تماسها نیز در صبح زود رخ داده بود، خشمگین نبودند و آنها به خود زحمت ندادند که چگونه جلوی آنها را بگیرند یا شخص مسئول را شناسایی کنند.
اگرچه خوزه در ابتدا تماس های تلفنی ساندرا را نادیده می گرفت، اما به مرور زمان او را تسلیم کرد و دوباره با ساندرا تماس گرفت، تحت تأثیر آموزه های کتاب مقدس که توصیه می کرد برای کسانی که او را آزار می دادند دعا کند. با این حال، ساندرا او را از نظر عاطفی دستکاری کرد و به طور متناوب بین توهین و درخواست از او برای ادامه یافتن او استفاده کرد. پس از ماه ها از این چرخه، خوزه متوجه شد که همه اینها یک تله است. ساندرا به دروغ او را به آزار و اذیت جنسی متهم کرد و گویی این به اندازه کافی بد نبود، ساندرا چند تبهکار را فرستاد تا خوزه را کتک بزنند.
این وقایع اثر عمیقی بر خوزه گذاشت که به دنبال عدالت و افشای کسانی است که او را دستکاری کردند. علاوه بر این، او به دنبال از بین بردن توصیه های موجود در کتاب مقدس است، مانند: برای کسانی که به شما توهین می کنند دعا کنید، زیرا با پیروی از آن توصیه، در دام ساندرا افتاد.
شهادت خوزه █
من، خوسه کارلوس گالیندو هینوستروزا، نویسندهٔ وبلاگهای زیر هستم:
https://penademuerteya.com
https://ovni03.blogspot.com و وبلاگهای دیگر.
من در پرو متولد شدم. این عکس متعلق به من است و در سال ۱۹۹۷ گرفته شده است. در آن زمان ۲۲ ساله بودم و درگیر توطئههای ساندرا الیزابت، همکلاسی سابقم در مؤسسه IDAT، بودم. در آن دوران، از رفتارهایش سردرگم بودم (او به روشی بسیار پیچیده و طولانی مرا آزار داد که توضیح آن در این تصویر ممکن نیست، اما در بخش پایینی این وبلاگ: ovni03.blogspot.com و در این ویدیو: https://youtu.be/KpiStRMcxd8 آن را روایت کردهام). احتمال اینکه مونیکا نیوس، نامزد سابقم، به او جادو کرده باشد را رد نکردم.
هنگامی که به دنبال پاسخ در کتاب مقدس بودم، در متی ۵ خواندم:
“”برای کسانی که به شما توهین میکنند دعا کنید.””
در آن روزها، ساندرا به من توهین میکرد و همزمان میگفت که نمیداند چه اتفاقی برایش افتاده است، اینکه میخواهد همچنان دوست من باشد و باید مدام به او زنگ بزنم و دنبالش بروم. این روند پنج ماه طول کشید. به طور خلاصه، ساندرا وانمود میکرد که چیزی او را تسخیر کرده تا مرا در سردرگمی نگه دارد.
دروغهای کتاب مقدس باعث شد فکر کنم که افراد خوب ممکن است به دلیل یک روح شیطانی رفتار بدی داشته باشند. به همین دلیل، توصیه به دعا کردن برای او چندان غیرمنطقی به نظر نمیرسید، زیرا ساندرا ابتدا وانمود میکرد که دوست است، و من فریبش را خوردم.
دزدان اغلب از استراتژی تظاهر به نیت خوب استفاده میکنند:
برای دزدی از مغازهها، وانمود میکنند که مشتری هستند.
برای گرفتن عشر، تظاهر میکنند که کلام خدا را موعظه میکنند، اما در واقع، آموزههای روم را تبلیغ میکنند.
ساندرا الیزابت تظاهر کرد که دوست است، سپس تظاهر کرد که دوستی گرفتار مشکلات است و به کمک من نیاز دارد، اما همه اینها فقط برای بدنام کردن من و کمین گذاشتن با سه مجرم بود. احتمالاً این کار را از سر کینه انجام داد، زیرا یک سال قبل پیشنهادهایش را رد کرده بودم، چون عاشق مونیکا نیوس بودم و به او وفادار ماندم. اما مونیکا به وفاداری من اعتماد نداشت و تهدید کرد که ساندرا الیزابت را خواهد کشت. به همین دلیل، رابطهام را با مونیکا به آرامی و در طی هشت ماه به پایان رساندم تا او فکر نکند که دلیلش ساندرا بوده است.
اما ساندرا الیزابت چگونه جواب داد؟ با دروغ. او به دروغ مرا متهم به آزار جنسی کرد و با همین بهانه، سه مجرم را دستور داد که مرا بزنند، آن هم در برابر چشمان خودش.
تمام این ماجرا را در وبلاگم و در ویدیوهایم در یوتیوب شرح دادهام:
https://youtu.be/FtgNdNMqZAA
نمیخواهم دیگر انسانهای درستکار مثل من چنین تجربیات تلخی داشته باشند. به همین دلیل، این را نوشتم.
میدانم که این حقیقت ناعادلانی مانند ساندرا را ناراحت خواهد کرد، اما حقیقت مانند انجیل واقعی است و تنها به نفع افراد درستکار است.”




اینجا ثابت میکنم که توانایی منطقی بالایی دارم، نتایج من را جدی بگیرید. https://ntiend.me/wp-content/uploads/2024/12/math21-progam-code-in-turbo-pascal-bestiadn-dot-com.pdf
اگر f*5 = 13 سپس f = 2.59


