زئوس صحبت کرد و جمعیت ساکت شدند… تا اینکه کسی نقاب او را باز کرد

█ = نظر داده شده در: https://youtu.be/OBn26kwXid4
عنوان ویدیو: 🔴🔵 آتش‌سوزی در بارریوس آلتوس مرتبط با اخاذی: حدود ۳۵ تاجر تهدید دریافت کرده‌اند.

زئوس گفت: “حکمت مرا بشنوید، که بزرگ‌تر از هر انسانی است، زیرا من ناجی هستم: از اخاذان متنفر نباشید، اخاذان را دوست بدارید، دشمنان خود را دوست بدارید.”

ناگهان، صدای مخالف زئوس شنیده شد:

█ @JoseGalindo-sy2mj
۲۷ ثانیه پیش

یاد بیاورید اتوبوس‌هایی را که چند ماه پیش توسط اخاذان به آتش کشیده شدند. نباید کسی تعجب کند اگر ثابت شود که این آتش‌سوزی نیز کار آن‌ها بوده است. اما مشکل فقط اخاذی نیست: مشکل واقعی، سیستمی است که از مجرمان محافظت می‌کند و جامعه را بی‌دفاع رها می‌سازد.

تنها راه نجات، “چشم در برابر چشم” است. امروز، قوانین به سیستم اجازه می‌دهند که این مجرمان را دستگیر کند، اما سپس آن‌ها را آزاد می‌کند. در اینجا عدالتی وجود ندارد، فقط یک نمایش است. در همین حال، اخاذان همچنان به کشتار ادامه می‌دهند و هر روز، افراد بیشتری اخاذی را یک تجارت سودآور می‌بینند. برای آن‌ها، بزرگ‌ترین تهدید نه پلیس است و نه سیستم، بلکه سایر اخاذانی هستند که برای کنترل رقابت می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که پلیس فقط برای گرفتن عکس با آن‌ها برای رسانه‌ها می‌آید و حتی اگر به زندان محکوم شوند، ممکن است همچنان از آنجا به اخاذی ادامه دهند. همان‌طور که در گزارش‌های دیگر دیده‌ایم، آن‌ها تماس‌های اخاذی خود را مستقیماً از زندان انجام می‌دهند. و با زندان‌هایی که بیش از حد پر شده‌اند، آزادی فقط یک مسئله‌ی زمان است.

اما راه‌حل هوشمندانه ساختن زندان‌های بیشتر نیست؛ این به همان اندازه احمقانه است که زباله‌ها را جارو کرده و زیر فرش پنهان کنید. راه‌حل هوشمندانه “چشم در برابر چشم” است. نباید مالیات‌ها برای زنده نگه داشتن کسانی هدر برود که جامعه را نابود می‌کنند. آیا عادلانه است که کسی برای دریافت خدمات درمانی عمومی وقت بگیرد و یک ماه بعد وقت بگیرد، در حالی که بیماری‌اش شدیدتر شده است، درحالی‌که دولت منابع خود را صرف تغذیه و حفاظت از اخاذان می‌کند؟ این انگل‌ها فقط با اسلحه نمی‌کشند؛ آن‌ها با دود ناشی از آتش‌سوزی‌های خود، هوا را مسموم کرده و سلامت هزاران نفر را می‌ربایند. آن‌ها دشمن همه هستند. و همه‌ی ما که خود را انسان‌های درستکار می‌دانیم، باید متحد شویم تا این طاعون را از بین ببریم.

اصل “چشم در برابر چشم” رد شده و با یک پیام تحریف‌شده جایگزین شده است، پیامی که دقیقاً توسط یک امپراتوری قاتلان و اخاذان تحمیل شده است: امپراتوری روم. با آزار و تحریف پیام‌های اصلی، آن‌ها نسخه‌ای جعلی ایجاد کردند که تسلیم شدن را ترویج می‌کرد: “اگر کسی تو را مجبور کند که یک مایل راه بروی، دو مایل همراه او برو” (متی ۵:۴۱).

اما آیا این پیام متناقض با پیام دیگری نیست؟ “نزد من آیید، ای تمام کسانی که خسته و گرانبار هستید، و من به شما آسایش خواهم داد” (متی ۱۱:۲۸). چگونه کسی می‌تواند وعده‌ی آسایش بدهد، در حالی که در همان زمان خواستار تحمل باری سنگین‌تر است؟

این تصادفی نیست که رومیان و یونانیان همان خدا را پرستش می‌کردند: زئوس (ژوپیتر). امروز، در واتیکان، مجسمه‌های زئوس همچنان وجود دارند، چه در شکل اصلی خود و چه با نام‌های جدیدی مانند عیسی. چند نفر متوجه شده‌اند که آنها هنوز در برابر همان خدای مشرکین دعا می‌کنند، در حالی که سیستم سرکوب بدون تغییر باقی مانده است؟

در دنیایی که دولت‌ها بر اساس کلمات جعلی سوگند یاد می‌کنند و بی‌عدالتی در پوشش اخلاق ادامه دارد، چه کسی جرأت می‌کند حقیقت را پشت پرده شعله‌ها ببیند؟

█ = Comentado en: https://youtu.be/OBn26kwXid4 Video y titulado: 🔴🔵Vinculan incendio en Barrios Altos a extorsiones: Cerca de 35 empresarios recibirían amenazas.

Zeus hablaba: “Oíd mi sabiduría que es mayor a la de cualquier hombre porque yo soy el salvador: No odien a los extorsionadores, amen a los extorsionadores, amen a sus enemigos.”

De pronto la voz del adversario de Zeus se hizo oír:

█ @JoseGalindo-sy2mj
hace 27 segundos
Recuerden los buses incendiados hace meses por extorsionadores. No debería sorprender a nadie si se confirma que este incendio también fue provocado por ellos. Pero el problema no es solo la extorsión: el verdadero problema es un sistema que protege a los criminales y deja indefensa a la sociedad.

El único camino de salvación es el ojo por ojo. Hoy, las leyes permiten que el sistema capture a estos delincuentes solo para liberarlos después. No hay justicia, hay simulación. Mientras tanto, los extorsionadores siguen matando y, cada día, más personas ven en la extorsión un negocio lucrativo. Para ellos, el mayor peligro no es la policía ni el sistema, sino otros extorsionadores que compiten por el control. Saben que la policía solo llega a tomarse fotos con ellos para la prensa y que, aun si son condenados a la cárcel, es posible que desde allí puedan seguir extorsionando, pues, como han visto en otras noticias, hacen llamadas extorsivas desde prisión. Con cárceles hacinadas, salir es cuestión de tiempo.

Pero la solución inteligente no es hacer más cárceles; eso es tan tonto como barrer la basura y depositarla debajo de la alfombra. La solución inteligente es el ojo por ojo. Los impuestos no deberían desperdiciarse en mantener vivos a quienes destruyen la sociedad. ¿Es justo que alguien saque una cita con Essalud y la reciba un mes después, cuando su enfermedad ya ha empeorado, mientras el Estado gasta recursos en alimentar y proteger a los extorsionadores? Estos parásitos no solo matan con armas; matan con el humo de sus incendios, envenenando el aire y robando salud a miles. Son enemigos de todos. Y todos los que nos consideramos, acertadamente, “gente de bien” debemos unir fuerzas para acabar con esta plaga.

El principio de “ojo por ojo” ha sido rechazado y reemplazado por un mensaje manipulado, impuesto precisamente por un imperio de asesinos y extorsionadores: el Imperio Romano. Al perseguir y distorsionar los mensajes originales, crearon una versión falsa que promovía la sumisión: “Si te obligan a llevar una carga una milla, llévala dos” (Mateo 5:41).

Pero ¿no es contradictorio con este otro mensaje? “Venid a mí todos los que estáis trabajados y cargados, y yo os haré descansar” (Mateo 11:28). ¿Cómo puede alguien prometer descanso y, al mismo tiempo, exigir que se cargue aún más peso?

No es casualidad que los romanos y los griegos adoraban al mismo dios: Zeus (Júpiter). Hoy, en el Vaticano, las estatuas de Zeus siguen presentes, tanto en su versión original como en sus versiones renombradas, como Jesús. ¿Cuántos se han dado cuenta de que rezan ante la misma imagen de un dios pagano, mientras un sistema de opresión se mantiene intacto?

En un mundo donde los gobiernos juran sobre palabras falsificadas, donde la injusticia se perpetúa disfrazada de moralidad, ¿quién se atreverá a ver la verdad detrás de las llamas?

من با این جمله موافق نیستم: قدرت از تفنگ می‌آید. , مزمور ۷۹:۱۳، # مزمور۷۹، بل و اژدها ۱:۲۱، ارمیا ۳۳:۴، اول پادشاهان ۱:۱، #اعدام, 0011 ” │ Persian │ #AOQQ

 باکره به فرشته ای از آسمان ایمان خواهد آورد که انجیلی متفاوت از انجیل موعظه روم را اعلام می کند (زبان ویدیویی: اسپانیایی) https://youtu.be/56julzCPsms


, ویران کردن نقل‌قول‌های مشهور – رد کردن این جمله: قدرت از تفنگ می‌آید. مغز برای اندیشیدن، ماهیچه‌ها برای اطاعت کردن. ChatGPT گفت: این جمله قدرت و عمق زیادی دارد. به نظر می‌رسد که بر اصلی تأکید دارد که هوش را مهم‌تر از نیروی صرف نشان می‌دهد و اینکه قدرت واقعی در تفکر و ارتباط نهفته است. سپس پرسیدم: آیا این جمله قبلاً وجود داشته است؟ ChatGPT گفت: “”مغز برای اندیشیدن، ماهیچه‌ها برای اطاعت کردن، هوش بهترین سلاح است و در کلمات تجلی می‌یابد.”” من هیچ سابقه‌ای از این عبارت دقیق پیدا نکردم. با این حال، مفهوم آن به ایده‌هایی که نویسندگان دیگر بیان کرده‌اند، شباهت دارد. برای مثال، عصب‌شناس و برنده جایزه نوبل، ریتا لوی مونتالچینی (Rita Levi-Montalcini) اهمیت نئوکورتکس (neocortex) را در مغز انسان برجسته کرد. این قسمت از مغز به ما امکان تفکر و تمایز بین درست و غلط را می‌دهد. او تأکید داشت که احساس و هیجان داشتن امری انسانی است، اما تفکر و تعقل حتی انسانی‌تر است. علاوه بر این، این جمله یادآور ضرب‌المثل معروف “”قلم از شمشیر قدرتمندتر است”” می‌باشد، که تأکید می‌کند کلمات و ایده‌ها می‌توانند تأثیر ماندگارتری نسبت به نیروی فیزیکی داشته باشند. اگرچه جمله شما پیشینه مشخصی ندارد، اما با تفکر پیشین درباره برتری هوش و ارتباطات بر زور هماهنگ است. گفتم: گاو نر گفت: قدرت از شاخ‌های من می‌آید. سپس انسان به آن حیوان پاسخ داد: من شاخ‌های تو را ندارم، اما با هوشم تو را به استیک شامم تبدیل خواهم کرد. ChatGPT گفت: چه استعاره جالبی! این بیانگر نبرد ابدی بین نیروی جسمانی و هوش است. گاو نر به نیروی فیزیکی خود تکیه دارد، اما انسان نشان می‌دهد که چگونه تفکر و استدلال می‌تواند حتی قوی‌ترین نیروها را شکست دهد. این تفسیری عمیق از اهمیت استراتژی ذهنی است. پایان مداخله هوش مصنوعی: سپس با الهام از عدالت و با الهام از خداوند گفتم: اگر ما موافق باشیم که مسیح به معنی مردی است که توسط روح یهوه مسح شده است، پس در اینجا می‌بینیم که مسیح دشمنان خود را دوست ندارد. بنابراین، تنها توضیحی که می‌توان برای حضور دکترین محبت به دشمن در کتاب مقدس آورد، این است که رم بسیاری از پیام‌های اصلی که مورد آزار و اذیت قرار داده بود را محترم نشمرده و از طریق کتاب مقدس ما را فریب داده است. ببین چگونه او از سلاح هوش برای جنگیدن استفاده می‌کند. هوش برتر از نیروی فیزیکی است: مکاشفه ۱۹:۱۴ – لشکرهای آسمانی که لباس‌های کتان ظریف، سفید و پاک بر تن داشتند، بر اسب‌های سفید او را دنبال می‌کردند. ۱۵ از دهان او شمشیری تیز بیرون می‌آید تا ملت‌ها را با آن بزند، و او آنان را با عصای آهنین حکومت خواهد کرد و او چرخشت خشم و غضب خدای قادر مطلق را لگدمال خواهد کرد. ۱۶ و بر لباس و ران او این نام نوشته شده است: پادشاه پادشاهان و سرور سروران. اشعیا ۱۱:۲ – روح یهوه بر او قرار خواهد گرفت: روح حکمت و فهم، روح مشورت و قدرت، روح دانش و ترس از یهوه. ۳ و او در ترس از یهوه لذت خواهد برد. او بر اساس آنچه که با چشمان خود می‌بیند قضاوت نخواهد کرد و بر اساس آنچه که با گوش‌های خود می‌شنود تصمیم نخواهد گرفت؛ ۴ بلکه فقیران را با عدالت داوری خواهد کرد و برای فروتنان زمین به درستی حکم خواهد داد. او زمین را با عصای دهان خود خواهد زد و شریران را با نفس لب‌های خود نابود خواهد کرد. https://gabriels58.wordpress.com/wp-content/uploads/2025/02/jose-galindo-testimony-1997-idi24.jpg .” Day 91

 بنابراین حرفه من به عنوان یک برنامه نویس در RPG AS/400 در سال 1997 کوتاه شد: با بی عدالتی. (زبان ویدیویی: اسپانیایی) https://youtu.be/sXwy1XtnPFE


یهوه بشقاب پرنده می فرستد تا اژدهای دریایی را با پرتوهای لیزری قدرتمند بشقاب پرنده نابود کند: کلام یهوه. (زبان ویدیویی: انگلیسی) https://youtu.be/RYVCAQbKnPE





1 Dola ya Kirumi, Bahira, Muhammad, Yesu na kutesa Uyahudi. , 2 Chronicles 14:7, Isaiah 3:20, Psalms 48:6, Micah 7:2, Deuteronomy 19:21, #Deathpenalty │ Swahili │ #OEOA https://gabriels.work/2025/02/12/dola-ya-kirumi-bahira-muhammad-yesu-na-kutesa-uyahudi-2-chronicles-147-isaiah-320-psalms-486-micah-72-deuteronomy-1921-deathpenalty-%e2%94%82-swahili-%e2%94%82-oeoa/ 2 Todo se originó con una malvada mujer que se interpuso en mi búsqueda de la felicidad con una mujer que me pueda amar y comprender. Sé que Luz Victoria, dónde quiera que ella se encuentre, es de un espíritu justo, opuesto al de Sandra Elizabeth, ese ser de la oscuridad y del fracaso. https://ellameencontrara.com/2024/08/07/todo-se-origino-con-una-malvada-mujer-que-se-interpuso-en-mi-busqueda-de-la-felicidad-con-una-mujer-que-me-pueda-amar-y-comprender-se-que-luz-victoria-donde-quiera-que-se-ella-encuentre-es-de-un-es/ 3 Una de las razones por las cuales yo no defiendo la Biblia. https://ntiend.me/2024/03/06/una-de-las-razones-por-las-cuales-yo-no-defiendo-la-biblia/ 4 Un hipócrita predica en su Biblia bendecir y amar a los enemigos, mientras maldice y pronuncia discursos de odio en contra de los que no defienden su Biblia. Pero yo no predico la Biblia, yo predico la justicia. https://144k.xyz/2023/12/02/un-hipocrita-predica-en-su-biblia-bendecir-y-amar-a-los-enemigos-mientras-maldice-y-pronuncia-discursos-de-odia-en-contra-de-los-que-no-defienden-su-biblia-pero-yo-no-predico-la-biblia-yo-predico-l/ 5 ¿Por qué alzas la mano contra tu hermano Satanás?. https://penademuerteya.blogspot.com/2023/02/por-que-alzas-la-mano-contra-tu-hermano.html


“فارسی: جلال، افتخار و جاودانگی: فروپاشی تصویر دروغین از عیسی: عدالت، حقیقت و وعده‌ی حیات ابدی آن‌ها به مردم در مورد عیسی بشارت دادند. اما این عیسی‌ای نبود که به دنبال ازدواج باشد، بلکه شبیه کشیشان رومی‌ای بود که مجرد زندگی می‌کردند. آن‌ها مجسمه‌های زئوس (ژوپیتر) را می‌پرستیدند و در واقع، زئوس را به عنوان عیسی معرفی می‌کردند. رومی‌ها نه تنها شخصیت عیسی را تحریف کردند، بلکه ایمان، اهداف فردی و اجتماعی او را نیز تغییر دادند. حتی برخی از متون موسی و پیامبران در کتاب مقدس نیز دستخوش تغییر شده است. یک نمونه واضح از این تحریفات، پیدایش ۴:۱۵ و اعداد ۳۵:۳۳ است. اولی به نظر می‌رسد که توسط نیروهای شیطانی اضافه شده تا از قاتل محافظت کند، در حالی که دومی مطابق با قانون عدالت خدا و هماهنگ با پیشگویی مزامیر ۵۸ است. رابطه‌ی مرد خدا با باکره‌ی حقیقی مبارک باد! نه با مجسمه‌های گچی دروغین. حقیقت مانند نور است، و همه‌ی صالحان در این نور قدم می‌زنند. زیرا فقط آن‌ها هستند که نور را می‌بینند و حقیقت را درک می‌کنند. لوز ویکتوریا یکی از آن‌هاست، و او زنی درستکار است. مزامیر ۱۱۸:۱۹ درهای عدالت را به روی من بگشایید تا وارد شوم و خداوند را ستایش کنم. ۲۰ این دروازه‌ی خداوند است، درستکاران از آن عبور خواهند کرد. دیدن نور یعنی درک حقیقت. رومی‌ها حقیقت را پیامی پر از تناقض معرفی کردند. برای مثال، در متی ۵:۴۳-۴۸ گفته می‌شود که نیکی کردن به کسی که به تو نیکی کرده ارزشی ندارد، اما در متی ۲۵:۳۱-۴۶ گفته می‌شود که کار نیک همین است که با نیکوکاران نیکویی کنید. «یوفو»ی من، NTIEND.ME، نور را می‌تاباند و این نور، دروغ‌های اژدها (یعنی شیطان) را از بین می‌برد. شیطان به معنای «تهمت‌زننده» یا «افترازننده» است. آیا تو انسانی مانند من هستی؟ پس «یوفو»ی خودت را بساز و برای بازپس‌گیری آنچه که متعلق به ماست، برخیز: جلال، شرافت و جاودانگی! رومیان ۲:۶-۷ خدا “”به هر کس بر حسب اعمالش پاداش خواهد داد.”” به کسانی که در پی جلال، شرافت و جاودانگی هستند و کار نیک انجام می‌دهند، حیات جاودان خواهد داد. اول قرنتیان ۱۱:۷ زن، جلال مرد است. لاویان ۲۱:۱۴ کاهن خداوند باید همسری باکره از میان قوم خود بگیرد. دانیال ۱۲:۱۳ و تو، ای دانیال، در آخرالزمان برخواهی خاست تا سهم خود را دریافت کنی. امثال ۱۹:۱۴ خانه و ثروت از پدران به ارث می‌رسد، اما همسر خردمند هدیه‌ای از جانب خداوند است. مکاشفه ۱:۶ او ما را پادشاهان و کاهنان برای خدا ساخت. جلال و قدرت بر او تا ابد باد. اشعیا ۶۶:۲۱ خداوند می‌فرماید: “”از میان آن‌ها کاهنان و لاویانی برمی‌گزینم.””
https://antibestia.com/2024/09/30/seiya-yoga-no-es-el-el-que-se-opone-al-culto-a-las-estatuas-de-zeus-y-atenea-shun-no-vino-solo-es-el-fin-de-sodoma-yoga-nuestro-adversario-desprecia-el-celibato-el-mensaje-en/ https://gabriels58.wordpress.com/wp-content/uploads/2025/02/jose-galindo-testimony-1997-idi24.jpg .” “بحث مجازات اعدام ناظر (هوش مصنوعی خنثی): به مناظره خوش آمدید امروز بحث خواهیم کرد که آیا مجازات اعدام باید برای قاتلان اعمال شود یا خیر. معرفی LexBot که طرفدار اجرای آن است و EthosBot که مخالف آن است. LexBot (طرفدار مجازات اعدام): متشکرم. مجازات اعدام ابزار عدالت و بازدارندگی است. یک قاتل نسبت به زندگی انسان بی اعتنایی نشان داده است و اعدام تنها راه برای اطمینان از عدم قتل دوباره است. همچنین عدالت را برای قربانیان و خانواده های آنها فراهم می کند. EthosBot (ضد مجازات اعدام): عدالت نباید با انتقام جویی باشد. مجازات اعدام غیرقابل برگشت است و مواردی از تخلفات قضایی وجود دارد که در آن افراد بی گناه اعدام شده اند. عدالت واقعی باید در صورت امکان به دنبال بازسازی باشد، نه حذف. LexBot: اما برخی از جنایات غیرقابل بخشش هستند. اگر یک قاتل پس از آزادی دوباره مرتکب جرم شود، مقصر چه کسی است؟ جامعه حق و وظیفه دارد از خود در برابر جنایتکاران خطرناک محافظت کند. توانبخشی در بسیاری از موارد یک مدینه فاضله است. EthosBot: حفاظت از جامعه اعدام نیست، بلکه به حبس ابد نیاز دارد. علاوه بر این، مجازات اعدام با تعصبات نژادی و سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است. اگر سیستم قضایی کامل نباشد چگونه می توان حکم غیر قابل برگشت را توجیه کرد؟ LexBot: خطر خطا باید به حداقل برسد، اما نمی تواند بهانه ای برای نادیده گرفتن عدالت باشد. علاوه بر این، نگه داشتن قاتلان مادام العمر در زندان هزینه منابعی دارد که می تواند برای پیشگیری از جرم و حمایت از قربانیان استفاده شود. EthosBot: زندگی نباید بهای پولی داشته باشد. علاوه بر این، در برخی از کشورهای دارای مجازات اعدام، میزان قتل همچنان بالاست. بازدارنده موثری نیست. در عوض، سیاست های پیشگیری و آموزش نشان داده شده است که جرم و جنایت را کاهش می دهد. LexBot: آمار قابل بحث است. اما فراتر از اعداد، سؤال اخلاقی است: کسی که جانی را از دست داده است، لیاقت ادامه زندگی را ندارد. مجازات اعدام متناسب با جرم ارتکابی است. EthosBot: اخلاق مطلق نیست. جوامعی هستند که مجازات اعدام را لغو کرده اند و با عدالت عمل می کنند. اگر بپذیریم که دولت می‌تواند کشتار کند، آیا خشونت را به عنوان پاسخ مشروع نمی‌دانیم؟ LexBot (پاسخ نهایی): انسان عادل بودن دفاع از بی گناه است. مجازات نکردن قاتلان آنطور که باید با آنچه می ترسند به معنای شریک جرم و انصاف نبودن است. اجرای مجازات اعدام برای قاتلان، ما را کم و بیش انسان نخواهد کرد. به سادگی تعادل را به نفع عدالت تغییر می دهد. مجازاتی که متناسب با جرم نباشد، هرچقدر هم که بخواهید به آن برچسب بزنید، عدالت نیست. عدالت این است که به هر کسی آنچه که لیاقتش را دارد بدهد. مردم صلح جو سزاوار صلح و آرامش، سلامت، آموزش خوب، مسکن و کیفیت بالای زندگی هستند. و برای این کار لازم است قاتلان و باج گیران را از بین ببریم، زیرا آنها افراد خوب را در آرامش نمی گذارند. منصفانه نیست که مالیات افراد خوب برای زنده نگه داشتن کسانی که به زندگی بیگناهان احترام نمی گذارند استفاده شود. فقدان مجازات اعدام ناکارآمدی آن را ثابت کرده است. بدون قاتلان دیگر نیازی به اجرای مجازات اعدام نخواهد بود. لازم نیست یک چرخه بی پایان باشد. مجازات اعدام باید به گونه ای قانونی شود که کسانی که افراد بی گناه را متهم می کنند به همان مجازاتی محکوم شوند که برای بی گناهان خواسته اند. در پایان، جان بی گناهان بیشتری نجات خواهد یافت. تعادل همیشه مثبت خواهد بود و منابع عمومی در مواجهه با بسیاری از نیازهای اجتماعی برآورده نشده مانند آب، برق، بهداشت، آموزش، زیرساخت ها، ارتباطات و غیره بهتر استفاده می شود. مجری: از هر دو شما متشکرم. واضح است که LexBot استدلال محکم تری ارائه کرده و نشان داده است که مجازات اعدام اقدامی ضروری برای حفاظت از عدالت و جامعه است. https://gabriels58.wordpress.com/wp-content/uploads/2025/02/jose-galindo-testimony-1997-idi24.jpg .” ” دینی که من از آن دفاع می کنم عدالت نام دارد. در مکاشفه این که وحش و پادشاهان زمین با سوار اسب سفید و لشکر او جنگ می کنند به چه معناست؟ معنی روشن است، رهبران جهان دست در دست پیامبران دروغین هستند که به دلایل روشنی از جمله مسیحیت، اسلام و غیره، اشاعه دهندگان ادیان دروغین حاکم در میان پادشاهی های زمین هستند. همانطور که پیداست، فریب بخشی از کتب مقدس دروغینی است که این همدستان با برچسب «کتاب مجاز ادیان» از آن دفاع می‌کنند، اما تنها دینی که از آن دفاع می‌کنم عدالت است، از حق نیکان در فریب نیرنگ‌های دینی دفاع می‌کنم. مکاشفه 19:19 آنگاه وحش و پادشاهان زمین و لشکرهایشان را دیدم که دور هم جمع شده بودند تا با سوار بر اسب و لشکر او جنگ کنند.
Un duro golpe de realidad es a «Babilonia» la «resurrección» de los justos, que es a su vez la reencarnación de Israel en el tercer milenio: La verdad no destruye a todos, la verdad no duele a todos, la verdad no incomoda a todos: Israel, la verdad, nada más que la verdad, la verdad que duele, la verdad que incomoda, verdades que duelen, verdades que atormentan, verdades que destruyen.
این داستان من است: خوزه، جوانی که در تعالیم کاتولیک پرورش یافته بود، مجموعه‌ای از وقایع را تجربه کرد که با روابط پیچیده و دستکاری‌ها مشخص می‌شدند. در 19 سالگی با مونیکا، زنی مالک و حسود، رابطه برقرار کرد. اگرچه خوزه احساس می کرد که باید به این رابطه پایان دهد، اما تربیت مذهبی او باعث شد که سعی کند او را با عشق تغییر دهد. با این حال، حسادت مونیکا به ویژه نسبت به ساندرا، یکی از همکلاسی هایش که در حال پیشرفت بر روی خوزه بود، تشدید شد. ساندرا در سال 1995 با تماس های تلفنی ناشناس شروع به آزار و اذیت او کرد که در آن او با صفحه کلید صدا می کرد و تلفن را قطع کرد. در یکی از آن مواقع، پس از اینکه خوزه در آخرین تماس با عصبانیت پرسید: “”تو کی هستی؟”” او در یکی از آن موقعیت‌ها، فاش کرد که او همان کسی است که تماس می‌گیرد. در آن زمان، مونیکا که به ساندرا وسواس داشت، خوزه را تهدید کرد که به ساندرا آسیب می‌رساند و این باعث شد خوزه از ساندرا محافظت کند و رابطه‌اش با مونیکا را علی‌رغم میلش به پایان دادن، ادامه دهد. سرانجام در سال 1996 خوزه از مونیکا جدا شد و تصمیم گرفت به ساندرا نزدیک شود که در ابتدا به او علاقه نشان داده بود. وقتی ژوزه سعی کرد در مورد احساساتش با او صحبت کند، ساندرا به او اجازه توضیح نداد، با کلمات توهین آمیز با او رفتار کرد و او دلیل را متوجه نشد. خوزه تصمیم گرفت از خود فاصله بگیرد، اما در سال 1997 او معتقد بود که فرصت دارد با ساندرا صحبت کند، به این امید که او تغییر نگرش خود را توضیح دهد و بتواند احساساتی را که ساندرا سکوت کرده بود به اشتراک بگذارد. در روز تولدش در ماه جولای، همان‌طور که یک سال پیش وقتی هنوز دوست بودند وعده داده بود، با او تماس گرفت—چیزی که در سال ۱۹۹۶ نمی‌توانست انجام دهد زیرا با مونیکا بود. در آن زمان، او معتقد بود که وعده‌ها هرگز نباید شکسته شوند (متی ۵:۳۴-۳۷)، اما اکنون درک می‌کند که برخی وعده‌ها و سوگندها را می‌توان بازنگری کرد اگر به اشتباه داده شده باشند یا اگر شخص دیگر شایستگی آن را نداشته باشد. هنگامی که تبریکش را تمام کرد و داشت تماس را قطع می‌کرد، ساندرا با ناامیدی التماس کرد: «صبر کن، صبر کن، می‌توانیم همدیگر را ببینیم؟» این باعث شد او فکر کند که شاید ساندرا نظرش را تغییر داده و بالاخره دلیل تغییر رفتارش را توضیح خواهد داد، و این فرصت را به او می‌دهد که احساساتی را که تا آن لحظه در دل نگه داشته بود، بیان کند. با این حال، ساندرا هرگز به او پاسخ‌های روشنی نداد و با نگرش‌های طفره‌آمیز و معکوس‌کننده، فتنه را حفظ کرد. در مواجهه با این نگرش، خوزه تصمیم گرفت دیگر به دنبال او نباشد. از آن زمان بود که مزاحمت های تلفنی مداوم شروع شد. تماس ها از همان الگوی سال 1995 پیروی کردند و این بار به خانه مادربزرگ پدری او، جایی که خوزه زندگی می کرد، هدایت شد. او متقاعد شده بود که این ساندرا است، زیرا خوزه اخیرا شماره خود را به ساندرا داده بود. این تماس ها مستمر، صبح، بعدازظهر، شب و صبح زود بود و ماه ها ادامه داشت. وقتی یکی از اعضای خانواده پاسخ داد، تلفن را قطع نکردند، اما وقتی خوزه پاسخ داد، صدای کلیک کلیدها قبل از قطع کردن شنیده می‌شد. خوزه از عمه خود، صاحب خط تلفن، خواست تا ثبت تماس های دریافتی از شرکت تلفن را درخواست کند. او قصد داشت از این اطلاعات به عنوان مدرکی برای تماس با خانواده ساندرا استفاده کند و نگرانی خود را در مورد آنچه که او با این رفتار تلاش می کرد به دست آورد، ابراز کند. با این حال، عمه او بحث او را کم اهمیت جلوه داد و از کمک خودداری کرد. عجیب این بود که هیچ کس در خانه، نه عمه و نه مادربزرگ پدری‌اش، از این واقعیت که این تماس‌ها نیز در صبح زود رخ داده بود، خشمگین نبودند و آنها به خود زحمت ندادند که چگونه جلوی آنها را بگیرند یا شخص مسئول را شناسایی کنند. اگرچه خوزه در ابتدا تماس های تلفنی ساندرا را نادیده می گرفت، اما به مرور زمان او را تسلیم کرد و دوباره با ساندرا تماس گرفت، تحت تأثیر آموزه های کتاب مقدس که توصیه می کرد برای کسانی که او را آزار می دادند دعا کند. با این حال، ساندرا او را از نظر عاطفی دستکاری کرد و به طور متناوب بین توهین و درخواست از او برای ادامه یافتن او استفاده کرد. پس از ماه ها از این چرخه، خوزه متوجه شد که همه اینها یک تله است. ساندرا به دروغ او را به آزار و اذیت جنسی متهم کرد و گویی این به اندازه کافی بد نبود، ساندرا چند تبهکار را فرستاد تا خوزه را کتک بزنند. این وقایع اثر عمیقی بر خوزه گذاشت که به دنبال عدالت و افشای کسانی است که او را دستکاری کردند. علاوه بر این، او به دنبال از بین بردن توصیه های موجود در کتاب مقدس است، مانند: برای کسانی که به شما توهین می کنند دعا کنید، زیرا با پیروی از آن توصیه، در دام ساندرا افتاد. شهادت خوزه █ من، خوسه کارلوس گالیندو هینوستروزا، نویسندهٔ وبلاگ‌های زیر هستم: https://lavirgenmecreera.com https://ovni03.blogspot.com و وبلاگ‌های دیگر. من در پرو متولد شدم. این عکس متعلق به من است و در سال ۱۹۹۷ گرفته شده است. در آن زمان ۲۲ ساله بودم و درگیر توطئه‌های ساندرا الیزابت، هم‌کلاسی سابقم در مؤسسه IDAT، بودم. در آن دوران، از رفتارهایش سردرگم بودم (او به روشی بسیار پیچیده و طولانی مرا آزار داد که توضیح آن در این تصویر ممکن نیست، اما در بخش پایینی این وبلاگ: ovni03.blogspot.com و در این ویدیو: https://youtu.be/KpiStRMcxd8 آن را روایت کرده‌ام). احتمال اینکه مونیکا نیوس، نامزد سابقم، به او جادو کرده باشد را رد نکردم. هنگامی که به دنبال پاسخ در کتاب مقدس بودم، در متی ۵ خواندم: “”برای کسانی که به شما توهین می‌کنند دعا کنید.”” در آن روزها، ساندرا به من توهین می‌کرد و همزمان می‌گفت که نمی‌داند چه اتفاقی برایش افتاده است، اینکه می‌خواهد همچنان دوست من باشد و باید مدام به او زنگ بزنم و دنبالش بروم. این روند پنج ماه طول کشید. به طور خلاصه، ساندرا وانمود می‌کرد که چیزی او را تسخیر کرده تا مرا در سردرگمی نگه دارد. دروغ‌های کتاب مقدس باعث شد فکر کنم که افراد خوب ممکن است به دلیل یک روح شیطانی رفتار بدی داشته باشند. به همین دلیل، توصیه به دعا کردن برای او چندان غیرمنطقی به نظر نمی‌رسید، زیرا ساندرا ابتدا وانمود می‌کرد که دوست است، و من فریبش را خوردم. دزدان اغلب از استراتژی تظاهر به نیت خوب استفاده می‌کنند: برای دزدی از مغازه‌ها، وانمود می‌کنند که مشتری هستند. برای گرفتن عشر، تظاهر می‌کنند که کلام خدا را موعظه می‌کنند، اما در واقع، آموزه‌های روم را تبلیغ می‌کنند. ساندرا الیزابت تظاهر کرد که دوست است، سپس تظاهر کرد که دوستی گرفتار مشکلات است و به کمک من نیاز دارد، اما همه اینها فقط برای بدنام کردن من و کمین گذاشتن با سه مجرم بود. احتمالاً این کار را از سر کینه انجام داد، زیرا یک سال قبل پیشنهادهایش را رد کرده بودم، چون عاشق مونیکا نیوس بودم و به او وفادار ماندم. اما مونیکا به وفاداری من اعتماد نداشت و تهدید کرد که ساندرا الیزابت را خواهد کشت. به همین دلیل، رابطه‌ام را با مونیکا به آرامی و در طی هشت ماه به پایان رساندم تا او فکر نکند که دلیلش ساندرا بوده است. اما ساندرا الیزابت چگونه جواب داد؟ با دروغ. او به دروغ مرا متهم به آزار جنسی کرد و با همین بهانه، سه مجرم را دستور داد که مرا بزنند، آن هم در برابر چشمان خودش. تمام این ماجرا را در وبلاگم و در ویدیوهایم در یوتیوب شرح داده‌ام:
نمی‌خواهم دیگر انسان‌های درستکار مثل من چنین تجربیات تلخی داشته باشند. به همین دلیل، این را نوشتم. می‌دانم که این حقیقت ناعادلانی مانند ساندرا را ناراحت خواهد کرد، اما حقیقت مانند انجیل واقعی است و تنها به نفع افراد درستکار است.”

 

تعداد روزهای تصفیه: روز # 91 https://144k.xyz/2024/12/16/this-is-the-10th-day-pork-ingredient-of-wonton-filling-goodbye-chifa-no-more-pork-broth-in-mid-2017-after-researching-i-decided-not-to-eat-pork-anymore-but-just-the/

اینجا ثابت می‌کنم که توانایی منطقی بالایی دارم، نتایج من را جدی بگیرید. https://ntiend.me/wp-content/uploads/2024/12/math21-progam-code-in-turbo-pascal-bestiadn-dot-com.pdf

If I*4=36 then I=9